_ممنونم خاله. ببخشید... "عمه" منظورم بود.
+عمه یا خاله مهم نیست. چیزی که از دهن تو دربیاد برای من عزیزه.
و من حس میکردم که این آدم تعارف نمیکنه. درواقع "عمه" کلمهای نیست که خیلی بهش عادت داشته باشم. اما بیشک این آدم از بهترین آدمهاییه که توی زندگیم دیدم. من محبت خالص توی چشمهاش میبینم.
من عمه رو یک زندانی میدونم. یکی شبیه به گذشتهی مامان. دیدن عکس جوونیهاش و شادابی از دست رفتش مهر تاییدیه بر تصورات من. شوهرعمه، پسرخالهی بابا، درواقع همون باباست. همونقدر عوضی. درست به اندازهی بابا یک شوهر افتضاح.
آرزوی من آزادی زنهاست. چیزی که شوهرخاله با زندانی کردن دخترهاش از اون ها گرفته. MoonFesta...
ما را در سایت MoonFesta دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:54