خورشید امشب در میان ابرها آرمیده است
فردا طوفان از راه میرسد،
سپس شامگاه و ظلمات شبانه
پس از آن سپیده دم و روشنایی مه آلود آن
و باز شبها و روزها،
دیگر زمانی نمانده که بگریزد
تمام این روزها میگذرند
از پی هم میگذرند
از سطح دریاها خواهند گذشت
از سطح کوهها
از نهرهای نقره فام
در جنگلهایی که میچرخند
به سان آوازی سردرگم
از مرگ آنان که دوستشان داریم
ویکتور هوگو
پ.ن: چون که هرقدر خام و ضعیف اما اولین ترجمه ی من از یک شعره.
MoonFesta...برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 84