مادربزرگ

ساخت وبلاگ
دایی نون از دانمارک با مادربزرگ تماس گرفت. همزمان به واتس‌اپ مامان زنگ زد و به کمکش تونستیم با مادربزرگ صحبت کنیم. هرچی از روز رفتن دایی نون بیشتر می‌گذره فامیل بیشتر کنار مادربزرگ موندن رو می‌پیچونن. مادربزرگ از تنها خوابیدن توی اون خونه دو طبقه می‌ترسه. و من حالا، تا یکشنبه شب که قراره وارد خونه شم و مادربزرگ رو در آغوش بگیرم، نگرانشم. خیلی نگرانشم. 

MoonFesta...
ما را در سایت MoonFesta دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:54