زیر ذره بین من: خانواده ی مامان

ساخت وبلاگ
هر بار که دایی "ق" رو تنها، بدون زن و بچه و نوه هاش میبینم؛ ابعاد جدیدی از وجودش رو کشف میکنم و هربار بیشتر از قبل احساس می کنم دوستش دارم.
امروز کشف های زیادی کردم و از بابتشون هیجان زده ام! مثلا رابطه اش با همسرش، همسری که چندان خوشایند فامیل نیست، می تونه خیلی بی نظیر و جذاب باشه! همسرش همکارش بوده و خودشون فرصت این رو داشتن که همدیگرو انتخاب کنن، هر دو به راحتی باهم یا بی هم سفر می رن، مشکلات زیادی رو از سر می گذرونن، بچه هاشونو نه به سبکی که من بپسندم اما به سبکی که محیط اطرافشون بپسنده بزرگ کردن.
زندگیشون میتونه خیلی آروم و دلنشین و در صلح باشه. اون صورت ایده آل یک زندگی مشترک رو برای من نداره اما به نوبه ی خودش و با در نظر گرفتن محیط دورش میتونه خیلی خاص باشه.

+ دایی های من جزو اون دسته از مردهایی هستن که باعث می شن به یاد بیارم همه عین هم نیستن.
+ تربیت پدربزرگ و مادربزرگ شاید بی نظیر نبوده اما مطمئنا بد هم نبوده.
+ و مامان همیشه اون عضو خانواده است که هیچ کس، هیچ وقت، هیچ چیز رو ازش مخفی نمیکنه. یه قول خواهرم دلیلش میتونه این باشه که مامان همه رو همونطور که هستن به راحتی می پذیره.
+ چی میشه که پدر متفاوت من میشه داماد این خانواده؟ هیچ چیز این دو با هم نمی خونه!

MoonFesta...
ما را در سایت MoonFesta دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 21:19