نشسته ام روی یکی از صندلی های زرد رنگ و چرک مترو؛ ایستگاه دروازه شمیران. با رد شدن هر مترو یکی از جملات کتاب خاطرات پراکنده از ذهنم می گذرد... اینجا دروازه ی شمیران است و من غرق در خاطرات نویسنده ای که هرگز نشناخته ام.
MoonFesta...برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 154