از بعد از امضای فرم های کارت بانکیم، اولین بار بود احساس بزرگ بودن می کردم. امضای من پای چند تا برگه ی مقوایی داشت می شد سند برای یه شرکت معتبر! خنده دار بود. خیلی خنده دار بود. همین دست ها که چند وقت پیش فقط بلد بودن رو کتاب های خواهر و برادر خط خطی کنن، دیروز امضا می زدن سمت چپ اون کاغذ مقوایی های معتبر! پ.ن: لازمه بگم چقدر استرس داشتم و چقدر احساس خم شدن زیر باز همون خط خطی های امضا مانند؟ پ.ن2: یعنی تا یک ماه دیگه من اون دختر دانشجوی شاغلی هستم که همیشه توی رویاهام می دیدم؟ ,کیلویی ...ادامه مطلب